امیرمحمد نفس مامان و بابا

این عکس رو وقتی می خواستیم بریم عروسی دایی مهدی خونه آقاجون اکبر گرفتی   اینجا می خواستیم بریم عروسی دختر آقای کابلی اینجا خونه دوست داووده(کنگیا)اونم دختر همسایشون کیمیا اینجا عید سال 90 اینجا خونه عمه بشارته انجا هم محضره برای عقد محمدرضا ...

امیر محمد گلم من و تو بابا داوود با هم رفتیم عکاسی عکس باران توی خیابون فلاحی عکس گرفتیم. منم  مبلغ مورد نیاز رو به حساب ریختم آخه قراره گل نازم امیرمحمد خوشگلم رو توی یک موسسه استعدادیابی  توی معالی آباد ثبت نام کنیم. چون میخوام این همه استعدادی که توی وجود تو گل نوشکفته ام ذخیره شده  الکی هرز نره و از حالا بتونم برای آینده ای روشن برات برنامه ریزی کنم. این همون عکسه عزیزم ...

پسر نازم هروقت اذان می گه مدویی میری خودت رو خیس می کنی می گی دارم وضو می گیرم بعدم  جانماز مامان رو میاری و جلوی تلویزیون وای می سی نماز می خونی من و بابا داوودم کلی کیف میکنیم ان شااله تا آخر همین جوری به نماز متعهد باشی. چون ریشه همه کارهای خوب توی نمازه     ...

سلام. امیرمحمد مامان امروز من و تو و بابا داوود رفتیم شکار مرغابی . خیلی خوش گذشت. اینم عکساشه     ...

تولدت مبارک عزیزم. این عکسای تولد یک سالگی و دو سالگیته . عکسای تولد سه  سالگیتم در اسرع وقت می ذارم ...

کودکی بهترین و شیرینترین دوران زندگی هر انسانیه . دورانی که اگه گذشت دیگه محاله برگرده. باید از این  دوران نهایت استفاده رو بکنی تا بتونی توی بزرگی با لذت ازش یادت کنی . لذتی وصف ناشدنی . امیر نازم قدر بچگی و پاکی و لذت این دوران رو بدون تا همیشه خوشحال و سربلند باشی. داوودو امیر بون من رفتن پارک و این عکسارو گرفتن اینجا طبقه سوم ستاره است داری ماشین بازی می کنی انجا هم اتاقته         اینجا هم خونمونه               ...